بلاگ

زمان آن است که ارزش واقعی پروتئین های موجود در بشقاب خود را مشخص کنیم

زمان آن است که ارزش واقعی پروتئین های موجود در بشقاب خود را مشخص کنیم

خواربارهای روزانه به کانون معضلات در مورد انتخاب های پایدار تبدیل شده اند. مصرف کنندگان آگاه به دنبال محصولات غذایی با کمترین تأثیر بر محیط زیست هستند و تولیدکنندگان تمام تلاش خود را می کنند تا آنها را ملزم کنند.

یکی از این معضلات، پروتئین‌های گیاهی را در مقابل پروتئین‌های منابع حیوانی قرار می‌دهد. پس‌زمینه بحث‌های گسترده امروزی در مورد اینکه آیا پروتئین‌های گیاهی به دلیل ردپای کمتر محیطی جایگزین بهتری هستند یا خیر است. تعدادی از مطالعات ارزیابی چرخه زندگی (LCA) این دیدگاه را تایید کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که مصرف پروتئین‌های حیوانی باید محدود یا حتی اجتناب شود.

پیچیدگی هایی که نادیده گرفته شده اند
، دلیل خوبی برای بررسی مجدد برداشت هایمان از پروتئین های گیاهی و حیوانی وجود دارد. این به این دلیل است که یک LCA متمرکز بر محیط‌زیست از اقلام غذایی نمی‌تواند مسائل پایداری گسترده، مانند انعطاف‌پذیری اقتصادهای روستایی در برابر تغییر تقاضای غذا یا پیامدهای سلامتی را روشن کند. در نتیجه، بسیاری از پارامترهای دیگر باید بخشی از معادله باشند – از جمله ماهیت بسیار پیچیده پروتئین ها.

در زمینه LCA، تمرکز زیادی بر روی مقایسه اثرات زیست محیطی پروتئین های گیاهی و حیوانی بر حسب جرم تولید شده در هکتار یا کیلوگرم وزن زنده صورت گرفته است. اگرچه این می تواند هنگام مطالعه پروتئین های با کیفیت مشابه مفید باشد، رویکرد توده پروتئین کل همیشه به این معنی است که پیچیدگی های خاصی نادیده گرفته می شوند.

به عنوان مثال، در رابطه با پروتئین ها، حلقه مفقوده محتوا و در دسترس بودن اسیدهای آمینه ضروری (IAA) است – بلوک های سازنده پروتئین که همه ما در رژیم غذایی خود به آن وابسته هستیم.

معرفی کیفیت پروتئین
مطالعه اخیراً منتشر شده توسط Rothamsted Research با استفاده از اندازه گیری کیفیت پروتئین – امتیاز اسید آمینه ضروری قابل هضم (DIAAS) – در محاسبات LCA اولین گام را برای پر کردن این شکاف برداشت. هشت منبع پروتئین – چهار حیوانی و چهار گیاهی – به طور کلی در مطالعه گنجانده شدند.

نتایج تصویر کاملاً متفاوتی از چگونگی تأثیر منابع مختلف پروتئین بر محیط ارائه می دهد. آنچه آنها نشان می دهند این است که وقتی کیفیت تغذیه بخشی از معادله LCA باشد، تأثیر پروتئین های حیوانی تقریباً نصف می شود. توضیح DIAAS بالای آنها بیش از 100٪ است که به این معنی است که اثرات زیست محیطی آنها با محتوای بالاتر و در دسترس بودن IAA در مقایسه با منابع پروتئینی با امتیاز پایین متعادل می شود. علاوه بر این، پروتئین های حیوانی فاقد ترکیباتی هستند که هضم اسیدهای آمینه مانند فیتات ها را مهار می کنند.

از چهار پروتئین گیاهی موجود در این مطالعه، فقط سویا (به عنوان توفو) امتیاز بالاتر از 100٪ را کسب کرد و DIAAS گندم فقط 43٪ بود. چیزی که این نشان می دهد این است که برای به دست آوردن همان تعادل IAA مانند توفو، باید 2.3 برابر بیشتر پروتئین مبتنی بر گندم مصرف کرد.

گرم به گرم، پروتئین های حاصل از لبنیات و منابع گوشت بدون چربی فرآوری نشده، به طور کلی کارآمدترین هستند. به عبارت دیگر، مقایسه‌های ساده «مبتنی بر انبوه» غذاهای حاوی پروتئین برای به دست آوردن یک دید کلی واقع بینانه از ردپای محیطی و سهم آنها در سیستم‌های غذایی پایدار به طور کلی کافی نیست.

به سوی تحلیل های چند وجهی
مطالعاتی مانند این تنها آغاز یک رویکرد چند وجهی جدید برای LCA است. اکنون ما شروع به وارد کردن سوال کیفیت تغذیه کرده ایم. از اینجا، ما پارامترهای اجتماعی و اقتصادی بیشتری را وارد خواهیم کرد که به ما امکان می دهد نگاهی جامع به پایداری سیستم غذایی جهانی خود بیندازیم.

یکی دیگر از اولویت‌های تحقیقاتی ما به‌عنوان دانشمندان پایداری، محکم‌تر کردن پیوندهایمان با صنعت است، بنابراین می‌توانیم داده‌های نماینده بیشتری را برای محاسبه ردپای در سراسر زنجیره تأمین، از گهواره تا صفحه، به‌دست آوریم.

چیزی که در مواجهه با جمعیت جهانی در حال رشد کاملاً واضح است این است که جهان به پروتئین بیشتری نیاز دارد. در واقع، برای تغذیه پایدار 11 میلیارد نفر، ما نمی توانیم بدون پروتئین های گیاهی یا حیوانی انجام دهیم. مهم است که ما آنها را به عنوان منابع مکمل تغذیه ببینیم تا رقبا.

به‌جای تکیه بر مطالعاتی که پیام‌های بیش از حد ساده‌سازی شده درباره آنچه باید بخوریم یا نباید بخوریم، تولید می‌کنند، باید به سمت درک ۳۶۰ درجه‌ای از نحوه مصرف مسئولانه تلاش کنیم. سپس همه ما می‌توانیم بر دریافت بهترین ارزش زیست‌محیطی، تغذیه‌ای و اقتصادی در بشقاب مصرف‌کنندگان تمرکز کنیم.

مشارکت کنندگان
علاوه بر G. McAuliffe.، M. Lee، و J. van der Pols، این کار با حمایت و مشارکت نویسندگان زیر انجام شد:
• دکتر تارو تاکاهاشی (تحقیقات روتهامستد و دانشگاه بریستول، بریتانیا)
• دکتر تای بیل (اتحاد جهانی برای تغذیه بهبودیافته (GAIN) و دانشگاه کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا)
• پروفسور تام هاپرتز (دانشگاه و تحقیقات واگنینگن و FrieslandCampina، هلند)
• پروفسور فردریک لروی (دانشگاه Vrije بروکسل، بلژیک)
• اساتید بوتریس (آکادمی علوم تغذیه، بریتانیا)
• پروفسور آدریان کالینز (تحقیقات روتهامستد، انگلستان)
• پروفسور آدام درونوفسکی (دانشگاه واشنگتن، ایالات متحده آمریکا)
• پروفسور سارا مک لارن (دانشگاه ماسی، نیوزلند)
• دکتر فلامینیا اورتنزی (اتحاد جهانی برای بهبود تغذیه (GAIN)، سوئیس)
• دکتر استفان ون ویلیت (دانشگاه یوتا، ایالات متحده آمریکا)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *